پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده(گفت و شنود و همنوایی)با معنای زندگی(حضور معنا و جستجوی معنا)انجام گرفت.نمونه آماری شامل 120 دانش آموز مقطع متوسطه اول شهر شیراز(60 دختر و 60 پسر)بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده(گفت و شنود و همنوایی)با معنای زندگی(حضور معنا و جستجوی معنا)انجام گرفت.نمونه آماری شامل 120 دانش آموز مقطع متوسطه اول شهر شیراز(60 دختر و 60 پسر)بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.به منظور گردآوری داده ها،از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده(فیتزپاتریک و ریچی،1990)و پرسشنامه معنای زندگی (استگر،2010)استفاده شد.پایایی ابزارها به روش آلفای کرونباخ محاسبه شد.با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون،قدرت هریک از ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده در پیش بینی معنای زندگی مورد بررسی قرار گرفت.با توجه به نتایج این پژوهش،ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده توانایی پیش بینی متغیر جستجوی معنا را داشتند و قوی ترین پیش بینی مربوط به بعد گفت وشنود بود( 05/0 >p ).اما حضور معنا توسط ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده قابل پیش بینی نبود.از آنجا که نحوه ی درست ارتباط اعضای یک خانواده نقش مهمی در ایجاد جستجوی معنا در فرزندان دارد،می توان با تقویت آن،معنا در زندگی را افزایش داد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبهآزمایشی و از نوع پیشآزمون - پسآزمون بود. جامعه آماری را کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهرستان کازرون تشکیل میدادند که از چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبهآزمایشی و از نوع پیشآزمون - پسآزمون بود. جامعه آماری را کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهرستان کازرون تشکیل میدادند که از بین آنها ۲۰ نفر که تجربه سوگ درجۀ یک داشتند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی و مساوی در گروههای آزمایش و کنترل گمارده شدند. همه آزمودنیها در مرحلۀ پیشآزمون و پسآزمون، پرسشنامههای تجربه سوگ و معنای زندگی را تکمیل کردند. آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بر اساس مدل گرا، (۲۰۰۸) در هشت جلسه برای گروه آزمایش اجرا شدند. حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نمرۀ کل تجربۀ سوگ و معنای زندگی و تمام مؤلفههای این دو متغیر، بهجز جستجو برای معنا، اثربخشی معنیداری داشت (05/0 < p). باتوجه به یافتههای پژوهش کنونی، میتوان استفاده از مداخلۀ تنظیم شناختی هیجان گراس را برای افزایش معنای زندگی و کاهش تجربۀ سوگ نوجوان سوگوار پیشنهاد داد.
پرونده مقاله